به گزارش تحریریه؛ 17مرداد ماه بود که تکلیف شهردار جدید تهران مشخص شد و اعضای شورای شهر "علیرضا زاکانی" را به به عنوان سکاندار جدید ساختمان بهشت برگزیدند و از همان روزهای اول به بهانههای مختلف حملهها شروع شد. این حملات و کمپینسازیهایی که حتی از کمترین الزامات یک کمپین متقن بیبهره هستند، بیدلیل نیست!
چرا از زاکانی بغض دارند؟
زاکانی نه تنها با شهردار شدن و نه صرفا با کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری 1400 و نه حتی فقط با افشاگریهایش از برخی فسادهای بزرگ و کلان که عمدتا منسوب به جریان اصلاحطلب و اعتدالگرا بود، بلکه از دهه 70 و با مبارزههایش علیه جریان فتنه شناخته شده است. از همان زمان هم بغض علیه زاکانی و البته هرکسی که مشیای شبیه زاکانی داشته باشد در روح و جان جریان غربگرا نهادینه است.
شرح وقایع آن روزها و اینکه زاکانی در کسوت ریاست بسیج د انشجویی با جریان فتنه که امروز حمله با زاکانی از جناح همان جریان مدیریت و راهبری میشود چه کرد، در این مقال نمیگنجد اما همین قدر کافی است که مصطفی تاجزاده معاون سیاسی وقت وزیر کشور که یکی از مظنونین همیشگی فتنه 78 و از متهمین رسمی فتنه 88 بود، اواخر سال 97 با زاکانی در اینباره به دو جلسه مناظره نشست اما نتوانست در برابر منطق زاکانی درخصوص نقش جریان اصلاحات در برافروختن این فتنه منطق محکمی داشته باشد.
بازی رسانهای یا دست پیشی برای پس نیافتادن!
علاوه بر این، زاکانی طی این سالها دست به افشاگریهای بسیاری زده که از جمله آنها میتوان به افشاگری درباره پرونده کرسنت، افشاگری در خصوص پرونده حسین فریدون، افشاگری علیه اکبر طبری و... اشاره کرد و بیم اصلاحطلبان از آن است که نه تنها فسادها بلکه ترک فعلها و کمکاریهای تیم قبلی شورای شهر و شهرداری تهران از سوی زاکانی در اختیار افکار عمومی قرار گیرد و بیشک بخش عمدهای از جوسازیهای کاذب رسانهای نیز دست پیش گرفتن برای پس نیافتادن است.
حضور فعال زاکانی در انتخابات 1400
حضور زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری و نقش فعال وی در برملا کردن ماهیت جرریان دولت و اصلاحات را اما میتوان نقطه عطف کنش سیاسی زاکانی در برابر جریان غربگرا قلمداد کرد؛ زاکانی در انتخابات 1400 ثبتنام کرد و در مناظرهها ضمن تشریح برنامههای خود، هرجا دو نماینده جریان وضع موجود برخلاف واقعیتها درصدد سفیدنمایی از عملکرد خود و تخریب جریان انقلابی را داشتند، بیپرده و با ارائه سند و مدرک پاسخ آنها را داد و موجبات تنویر افکار عمومی را در بسیاری از موارد فراهم کرد.
با این وصف، حملات غربگرایان و محکومین امنیتی چون تاجزاده، جلاییپور و احزاب اصلاحطلبی چون اتحاد ملت و رسانههای وابسته به آنها همچنین نزدیکان رئیسجمهور و رئیس مجلس سابق علیه زاکانی و تشویق به امضای کمپین مخالفت با شهردار شدن او کاملا طبیعی است.
این جریان در انتخابات ریاست جمهوری با رشادت زاکانی و البته انسجام تشکیلاتی و گفتمانی جریان انقلابی ناکام شدند و در انتخابات شورای شهر تهران به دلیل خروجی اندک عملکرد شورای پنجم و همچنین خاطرات تلخی چون انتخاب محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران با آن حواشی ایجاد شده نتوانستند حتی یک کرسی شورا را از آن خود کنند و حال تنها میدان پیشروی خود را سنگاندازی در مسیر نیروهایی چون زاکانی میبینند که که آمدهاند مخلصانه برای مردم کار کنند.
حال همان شکستخوردهها در حال امضا جمع کردن هستند و این در حالی است که کمترین رای منتخب شورای شهر تهران حداقل 10 برابر بیشتر از کارزار مجازی بیهویت آنها رای دارد.
پایان/
نظر شما